 |
تصنیف اصفهان شعر: حافظ آهنگ: پرویز مشکاتیان آلبوم: جان عشاق |
|
 |
|
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
| |
| |
|
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
| |
تا کجا باز دل
| |
|
| |
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
| |
|
رسم عاشقکشی و شیوه شهرآشوبی
| |
| |
|
رسم عاشقکشی و شیوه شهرآشوبی
| |
جامهای بود که بر
| |
|
| |
جامهای بود که بر قامت او دوخته بود
| |
|
جان عشاق سپند رخ خود میدانست
| |
| |
|
جان عشاق سپند رخ خود میدانست
| |
آتش چهره بدین کار برافروخته بود
| |
|
| |
برافروخته بود
| |
|
گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم
| |
| |
|
گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم
| |
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
| |
|
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
| |
در پیش مشعلی
| |
|
| |
در پیش مشعلی از چهره برافروخته بود
| |
<< بازگشت به صفحه اصلی