Thursday, January 14, 2010
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
![]() | ||
آواز ابوعطا شعر: رهی معیری اجرا: گلهای تازه ۶۵ |
![]() |
(-)
|
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
|
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
|
(-)
|
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار
|
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
|
(-)
|
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
|
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
|
(-)
|
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
|
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
|
(-)
|
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ور نه من
|
داشتم آرام، تا آرام جانی داشتم
|
(-)
|
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
|
داشتم آرام، تا آرام جانی داشتم
|
(-)
|
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
|
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
|
(-)
|
بلبل طبعم کنون باشد ز تنهایی خموش*
|
نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم
|
(-)
|
بلبل طبعم کنون باشد ز تنهایی خموش*
|
نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم
|
*: بلبل طبعم «رهی» باشد ز تنهایی خموش.
+
۱ | یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم | در میان لاله و گل آشیانی داشتم | |
۲ | گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار | پای آن سرو روان اشک روانی داشتم | |
۳ | آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود | عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم | |
۴ | چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی | چون غبار از شوق سر بر آستانی داشتم | |
۵ | در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود | در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم | |
۶ | درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من | داشتم آرام تا آرام جانی داشتم | |
۷ | بلبل طبعم «رهی» باشد ز تنهایی خموش | نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم |
<< بازگشت به صفحه اصلی