Monday, December 08, 2008
از در درآمدی و من از خود بدر شدم
![]() | ||
| آواز چهارگاه شعر: سعدی آلبوم: دستان |
![]() |
|
|
(جمله اول درآمد)
|
|
از در درآمدی و من از خود بدر شدم
|
|
از در درآمدی و من از خود بدر شدم
|
|
گویی از این جهان به جهان دگر شدم
|
|
(جمله دوم درآمد)
|
|
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست
|
|
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
|
|
(مویه)
|
|
گفتم ببینمش
|
|
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
|
|
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
|
|
(زابل)
|
|
چون شبنم اوفتاده بُدَم پیش آفتاب
|
|
چون شبنم اوفتاده بُدَم پیش آفتاب
|
|
مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم
|
|
(حصار)
|
|
دستم نداد قوّت رفتن به پیش یار
|
|
دستم نداد قوّت رفتن به پیش یار
|
|
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
|
|
(پس حصار+اشاره به مویه+فرود)
|
|
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
|
|
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
|
|
(پهلوی)
|
|
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
|
|
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
|
|
کاول نظر به دیدن او دیدهور شدم
|
|
(مخالف)
|
|
او را خود التفات نبودش به صید من
|
|
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
|
|
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
|
|
(منصوری+فرود)
|
|
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
|
|
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
|
|
اکسیر عشق در مِسَم آویخت
|
|
اکسیر عشق در مِسَم آویخت زر شدم
|
*: اجرای زنده این آواز را (بُن ۱۹۸۷) از اینجا دریافت کنید.
+
| ۱ | از در درآمدی و من از خود به درشدم | گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم | |
| ۲ | گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست | صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم | |
| ۳ | چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب | مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم | |
| ۴ | گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق | ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم | |
| ۵ | دستم نداد قوت رفتن به پیش یار | چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم | |
| ۶ | تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم | از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم | |
| ۷ | من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت | کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم | |
| ۸ | بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان | مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم | |
| ۹ | او را خود التفات نبودش به صید من | من خویشتن اسیر کمند نظر شدم | |
| ۱۰ | گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد | اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم |




<< بازگشت به صفحه اصلی