اگر قصد دیدن سایت رسمی استاد شجریان را دارید اینجا کلیک کنید.
Wednesday, October 01, 2008

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم

آواز شور
شعر: حافظ
آلبوم: معمای هستی
 
 
(درآمد شور)
 
 
مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
 
 
مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
 
 
 
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم
 
(جمله اول رضوی)
 
 
به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داری
 
 
 
به درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم
 
 
نمی‌دانی مگر دردم
 
(جمله دوم رضوی)
 
 
نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
 
 
نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
 
 
و بگریزی
 
 
 
گذاری آر و بازم پرس
 
 
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم
 
(جمله سوم رضوی)
 
 
ندارم دستت از دامن
 
 
ندارم دستت از دامن بجز در خاک آن دم هم
 
 
 
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
 
 
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
 
(حجاز)
 
 
فرو رفت از غم عشقت دَمَم دم می‌دمی تا کی
 
 
دم می‌دمی تا کی
 
 
فرو رفت از غم عشقت دَمَم دم می‌دمی تا کی
 
 
 
دِمار از من برآوردی
 
 
برآوردی
 
 
برآوردی
 
 
نمی‌گویی برآوردم
 
(رضوی)
 
 
به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داری
 
 
 
به درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم
 
 
نمی‌دانی مگر دردم
+
۱مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردمتو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم
۲به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داریبه درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم
۳نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزیگذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم
۴ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم همکه بر خاکم روان گردی به گرد دامنت گردم
۵فرورفت از غم عشقت دمم دم می‌دهی تا کیدمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم
۶شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستمرخت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم
۷کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویتنهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
۸تو خوش می‌باش با حافظ برو گو خصم جان می‌دهچو گرمی از تو می‌بینم چه باک از خصم دم سردم