Wednesday, September 10, 2008
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
آواز همایون شعر: حافظ آلبوم: بیداد |
(جمله اول بیداد)
|
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
|
یاران را چه شد
|
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
|
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
|
(جمله دوم بیداد)
|
آب حیوان تیرهگون شد
|
آب حیوان تیرهگون شد خضر فرخ پی کجاست
|
کجاست
|
خون چکید از شاخ گل ابر بهاران را چه شد
|
(اشاره به عراق+بیات راجع)
|
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی
|
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی
|
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
|
(عشاق)
|
لعلی از کان مروت بر نیامد سالهاست
|
لعلی از کان مروت بر نیامد سالهاست
|
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
|
چه شد
|
چه شد
|
(عشاق+قرچه)
|
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
|
مهربانی کی سرآمد شهر یاران را چه شد
|
مهربانی کی سرآمد شهر یاران را چه شد
|
(جمله دوم عشاق+فرود به بیداد+شوشتری)
|
صد هزاران گل شکفت و
|
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
|
برنخاست
|
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
|
چه شد
|
چه شد
|
عندلیبان را چه پیش آمد
|
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
|
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
|
هزاران را چه شد
|
(جمله اول شوشتری)
|
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
|
کس به میدان در نمیآید
|
نمیآید
|
نمیآید
|
سواران را چه شد
|
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد
|
سواران را چه شد
|
(قطعه سوز و گداز)
|
(جمله دوم شوشتری)
|
زهره سازی خوش نمیسازد
|
خوش نمیسازد
|
مگر عودش بسوخت
|
کس ندارد ذوق مستی
|
ذوق مستی میگساران را چه شد
|
کس ندارد ذوق مستی
|
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
|
(شوشتری+فرود به همایون)
|
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش
|
حافظ
|
حافظ اسرار الهی کس نمیداند
|
کس نمیداند خموش
|
خموش
|
از که میپرسی
|
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
|
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
|
۱ | یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد | دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد | |
۲ | آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست | خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد | |
۳ | کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی | حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد | |
۴ | لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست | تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد | |
۵ | شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار | مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد | |
۶ | گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند | کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد | |
۷ | صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست | عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد | |
۸ | زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت | کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد | |
۹ | حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش | از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد |
<< بازگشت به صفحه اصلی