Sunday, December 16, 2007
رهزن اهل هنر
![]() | ||
آواز سه گاه (مخالف) شعر: دو بیت اول از ؟؟، سه بیت بعدی از حافظ اجرا: فیلم سینمایی دلشدگان |
![]() |
(مثنوی)
|
گر ز حا،ل دل، خبر، دار،ی، بگ،و
|
ور نشا،نی مختصر، دار،ی، بگو
|
(مثنوی)
|
مرگ را، دا،ن،م؛ ول،ی تا ک،وی د،وست
|
راه اگر نزدیکتر دا،ر،ی بگو
|
(مخالف)
|
ارغنون، سا،ز فلک، رهزن اه،ل، هنر است
|
ارغنون، سا،ز فلک؛ رهزن اهل، هن،ر است
|
چون از این، غصه، ننالی،م
|
چون از ای،ن، غصه ننالیم، چرا نخروشی،م
|
(مخالف)
|
گل به جو،ش آمد و از می، نزدی،مش؛ آ،ب،ی
|
لا،جر،م؛ زآ،تش حر،مان و ه،و،س م،یج،وش،ی،م
|
(مخالف)
|
ح،اف،ظ؛ این حا،ل عج،ب، با که توان، گ،فت
|
ب،ا، که توان، گفت؛ که م،ا
|
بل،بل،ان،ی،م
|
بلبل،انیم؛ که در، موسم، گ،ل، خام،وش،یم
|

+
۱ | گر ز حال دل خبر داری بگو | ور نشانی مختصر داری بگو | |
۲ | مرگ را دانم ولی تا کوی دوست | راه اگر نزدیکتر داری بگو | |
۱ | دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم | سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم | |
۲ | نیست در کس کرم و وقت طرب میگذرد | چاره آن است که سجاده به می بفروشیم | |
۳ | خوش هواییست فرح بخش خدایا بفرست | نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم | |
۴ | ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است | چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم | |
۵ | گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی | لاجرم ز آتش حرمان و هوس میجوشیم | |
۶ | میکشیم از قدح لاله شرابی موهوم | چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم | |
۷ | حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما | بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم |
<< بازگشت به صفحه اصلی