Sunday, April 08, 2007
مرغ سحر












*: از موسی نیداوود نقل شده که: «... مرغ سحر که آهنگش از مرتضی و من و اشعارش از ...»
*: قسمت دوم که اجرا نشده: عمر حقیقت به سر شد/ عهد و وفا بی اثر شد/ ناله عاشق ناز معشوق/ هر دو دروغ و بی ثمر شد/ راستی و مهر و محبت فسانه شد/ قول و شرافت همگی از میانه شد/ از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد/ دیده تر کن/ جور مالک ظلم ارباب/ زارع از غم گشته بی تاب/ ساغر اغنیا پر می ناب/ جام ما پر ز خون جگر شد/ ای دل تنگ ناله سر کن/ وز قوی دستان حذر کن (وز مساوات صرفنظر کن)/ ساقی گلچهره بده آب آتشین/ پرده دلکش بزن ای یار (ای ساز) دلنشین/ ناله برآر از قفس ای بلبل حزین/ کز غم تو سینه من/ پر شررشد، پر شرر شد
*: نقل قول یزدانبخش قهرمان از بهار: «تصنیف (مرغ سحر) را ساخته بودم و در آن قسمت از آهنگ که میگویم: شام تاریک ما را سحر کن، ابتدا گفته بودم: شام من شام من را سحر کن. یک شب شنیدم رهگذری به جای شام من شام من میگوید: شام تاریک من را سحر کن و من دیدم چه کلمه مناسبی را همین مرد رهگذر که میزان سوادش هم معلوم نیست انتخاب کرده در حالی که من توجه نداشتهام، و شعر را به همین طریق اصلاح کردم.»
*: قسمت دوم که اجرا نشده: عمر حقیقت به سر شد/ عهد و وفا بی اثر شد/ ناله عاشق ناز معشوق/ هر دو دروغ و بی ثمر شد/ راستی و مهر و محبت فسانه شد/ قول و شرافت همگی از میانه شد/ از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد/ دیده تر کن/ جور مالک ظلم ارباب/ زارع از غم گشته بی تاب/ ساغر اغنیا پر می ناب/ جام ما پر ز خون جگر شد/ ای دل تنگ ناله سر کن/ وز قوی دستان حذر کن (وز مساوات صرفنظر کن)/ ساقی گلچهره بده آب آتشین/ پرده دلکش بزن ای یار (ای ساز) دلنشین/ ناله برآر از قفس ای بلبل حزین/ کز غم تو سینه من/ پر شررشد، پر شرر شد
*: نقل قول یزدانبخش قهرمان از بهار: «تصنیف (مرغ سحر) را ساخته بودم و در آن قسمت از آهنگ که میگویم: شام تاریک ما را سحر کن، ابتدا گفته بودم: شام من شام من را سحر کن. یک شب شنیدم رهگذری به جای شام من شام من میگوید: شام تاریک من را سحر کن و من دیدم چه کلمه مناسبی را همین مرد رهگذر که میزان سوادش هم معلوم نیست انتخاب کرده در حالی که من توجه نداشتهام، و شعر را به همین طریق اصلاح کردم.»
<< بازگشت به صفحه اصلی