Tuesday, January 02, 2007
پاسبان حرم دل
![]() | ||
آواز شوشتری شعر: دو بیت اول از حافظ - دو بیت آخر از فایز آلبوم: دلشدگان |
![]() |
(شوشتری)
|
پاسبان، حرم، دل شدهام؛ شب، همه شب؛ شب، همه شب
|
پاسبان حرم دل، شدهام؛ شب همه شب
|
تا در این، پرده؛ جز اندیشه او نگذارم
|
(شوشتری)
|
دیده بخت، به افسانه او شد در خواب
|
دیده بخت، به افسانه او، شد در خواب
|
کو، نسیمی؛ ز عنایت؛ که کند بیدارم
|
(شوشتری)
|
یارم به یک لا، پیرهن؛ خوابیده زیر، نسترن
|
یارم به یک لا، پیرهن؛ خوابیده زیر، نسترن
|
ترسم که بوی، نسترن؛ مست است، و هشیارش کند
|
ترسم که بوی، نسترن؛ مست است، و هشیارش کند
|
(شوشتری)
|
ای آفُتاب؛ آهسته نه؛ پا در حریم، یار من
|
ترسم صدای، پای تو؛ خواب است، و بیدارش کند
|
ترسم صدای، پای تو؛ خواب است، و بیدارش کند
|
(شوشتری)
|
ای آفُتاب؛ آهسته نه؛ پا در حریم، یار من
|
ترسم صدای، پای تو؛ خواب است، و بیدارش کند
|
خواب است، و بیدارش کند
|
خواب است، و بیدارش کند
|

*: به روایت عبدالله دوامی : «پیراهنی از برگ گل/ از بهر یارم دوختم/ از بس لطیف است آن بدن/ ترسم که آزارش کند»
*: ترکیب شعر و آهنگ به شیدا هم نسبت داده شده
*: روایت دیگر : «یار من نازک بدن/ خوابیده زیر نسترن/ ترسم که بوی نسترن/ خواب است و بیدارش کند/ ای شپره پرپر مزن/ اندر حریم یار من/ ترسم صدای شهپرت/ خواب است و بیدارش کند»
+
*: ترکیب شعر و آهنگ به شیدا هم نسبت داده شده
*: روایت دیگر : «یار من نازک بدن/ خوابیده زیر نسترن/ ترسم که بوی نسترن/ خواب است و بیدارش کند/ ای شپره پرپر مزن/ اندر حریم یار من/ ترسم صدای شهپرت/ خواب است و بیدارش کند»
۱ | گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم | همچنان چشم گشاد از کرمش میدارم | |
۲ | به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام | خون دل عکس برون میدهد از رخسارم | |
۳ | پرده مطربم از دست برون خواهد برد | آه اگر زان که در این پرده نباشد بارم | |
۴ | پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب | تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم | |
۵ | منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن | از نی کلک همه قند و شکر میبارم | |
۶ | دیده بخت به افسانه او شد در خواب | کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم | |
۷ | چون تو را در گذر ای یار نمییارم دید | با که گویم که بگوید سخنی با یارم | |
۸ | دوش میگفت که حافظ همه روی است و ریا | بجز از خاک درش با که بود بازارم |
<< بازگشت به صفحه اصلی