Friday, December 22, 2006
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
آواز شور شعر: حافظ آلبوم: یاد ایام |
(عاشقکش - یا شهناز کت)
|
به مژگان؛ سیه، کردی، هزاران، رخنه در دینم
|
به مژگان؛ سیه کردی، هزاران، رخنه در دینم
|
بیا کز چشم بیمارت؛ هزاران درد برچینم
|
(عاشقکش)
|
الا؛ ای همنشین دل؛ الا ای همنشین دل، که یارانت برفت، از یاد
|
مرا روزی مباد آندم، روزی مباد آندم؛ که بییاد تو بنشینم
|
(عاشقکش)
|
جهان، پیر است و بیبنیاد، از این فرهادکش فریاد؛ فریاد؛ فریاد
|
که کرد افسون و نیرنگش؛ ملول از جان شیرینم
|
(عاشقکش)
|
اگر بر جای من، غیری، گزیند دوست، حاکم اوست
|
اگر بر جای من، غیری گزیند دوست، حاکم اوست، حاکم اوست
|
حرامم باد، اگر من، جان به جای دوست، بگزینم
|
کنسرت یادایام
+
۱ | به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم | بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم | |
۲ | الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد | مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم | |
۳ | جهان پیر است و بیبنیاد از این فرهادکش فریاد | که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم | |
۴ | ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل | بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم | |
۵ | جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی | که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینم | |
۶ | اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست | حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم | |
۷ | صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز | که غوغا میکند در سر خیال خواب دوشینم | |
۸ | شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین | اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم | |
۹ | حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد | همانا بیغلط باشد که حافظ داد تلقینم |
<< بازگشت به صفحه اصلی